فرشته مهربون من ومحمود : آناهیدفرشته مهربون من ومحمود : آناهید، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 23 روز سن داره

آناهید مهربون

دختر کوچولوی ما هفده ماهه شد.

  چقدر زود داره میگذره روزای قشنگ بزرگ شدنت دخترکم..کاش میشد تمام لحظه هاتو فیلم گرفت وعکس انداخت..دنیای شیرین من! روز به روز خانمتر میشی وجای بیشتری تو قلب همه بخصوص مامان وباباییت واسه خودت باز میکنی..روزی نیست که بخاطر بودنت وداشتنت خدا رو شکر نکنیم وروزی نیست که تو یه کلمه جدید برامون نگی یا یه حرکت شیرین واسمون انجام ندی.. واااااااای که چقدر دنیای کوچیک ما با بودن تو -ستاره درخشان زندگیمون - زیبا و دلپذیر شده! خدایا شکرت. دلبرکم 17 ماهگی شیرینت مبارک!   ادامه مطلب وچند عکس از آناهید توی برفای جلوی خونمون          قربون اون چشا ت که به آفتاب حساسه گل مامان ...
18 دی 1392

اولین قدم هایت ..

در تاریخ 22 آبان بعد از شام کلی با هم تمرین کردیم وشما بالاخره دو قدم ناقابل برداشتی! قربون قدمات برم من .. وقتی دو قدم برمیداشتی بعدش خودتو پرت میکردی بغل مامانی وکلی میخندیدی گل من.. امشب هم قدمات شد 6 تا وبعدش خودتو مینداختی بغل من.. تا فردا هم خدا بزرگه.. عاشقتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتم     جیگررررررررررررررم ...
17 دی 1392

یلدا 92

دومین یلدای زندگیت شادباش: دخترک شیرینم . . . شب یلدا خیلی شاد بودی وپا به پای ما تا ساعت 3 بیدار بودی! لباساتو که عوض میکردم خوشحال میشدی وبرامون قر میدادی(چرا اینجا آیکون قر نیست؟)        و اینم عکس یلدای 91 و92  نانای ما   یلدای 91:یه دخمل تپلی خوشمزه وناز یلدای 92:یه خانم بینهایت شیرین وبا شخصیت ومهربون که منو دیوونه خودش کرده..  الهی که سالهای سال در کنار تو _ عشق شیرینمون و امید زندگیمون_ شاد باشیم وسلامت..    ...
2 دی 1392
1